Lesson 1
Abandon ترک کردن ، دست برداشتن از
Keen تیز ، مشتاق، شدید، حساس
Jealous حسود
Tact تدبیر، کیاست
Oath سوگند، ناسزا
Vacant خالی
Hardship دشواری، سختی
Gallant شجاع، زن نواز
Data حقایق، اطلاعات
Unaccustomed ناآشنا، خونگرفته
Bachelor مرد مجرد
Qualify واجد شرایط بودن/شدن
Lesson 2
Corpse جسد، مردار
Conceal پنهان کردن
Dismal تاریک و دلگیر
Frigid بسیار سرد
Inhabit اقامت کردن در
Numb بی حس، کرخت
Peril خطر
Recline دراز کشیدن، لم دادن
Shriek جیغ، جیغ زدن
Sinister پلید، پست، متقلب، ترسناک
Tempt وسوسه کردن
Wager شرط، شرط بندی کردن
Lesson 3
Typical معمولی، نمونه
Minimum حداقل، کمینه
Scarce کمیاب، نادر
Annual سالانه، سالنامه
Persuade متقاعد کردن
Essential ضروری، مهم
Blend مخلوط کردن، مخلوط، ترکیب
Visible پیدا، قابل رویت، مرئی، آشکار
Expensive گران، پرهزینه
Talent استعداد ذاتی
Devise ابداع کردن، اختراع کردن
Wholesale عمده فروشی، گسترده
Lesson 4
Vapor بخار، مه
Eliminate از میان برداشتن، حذف کردن
Villain آدم شرور و پست
Dense انبوه، متراکم
Utilize به کار بردن
Humid مرطوب، نمناک
Theory نظریه، فرضیه
Descend پایین آمدن، فرود آمدن
Circulate به گردش در آوردن، چرخیدن
Enormous بسیار بزرگ، عظیم
Predict پیش گویی کردن
Vanish محو شدن، ناپدید شدن
Lesson 5
Tradition سنت، رسم
Rural روستایی
Burden بار
Campus محوطه
Majority اکثر، اکثریت
Assemble اجتماع کردن، مونتاژ کردن
Explore بررسی کردن
Topic موضوع
Debate بحث
Evade فرار کردن از
Probe تحقیق کردن، بررسی کردن
Reform اصلاح کردن/شدن
Lesson 6
Approach نزدیک شدن به
Detect پی بردن به، کشف کردن
Defect عیب، نقص
Employee کارمند
Neglect اهمیت ندادن به، بی توجهی کردن به
Deceive فریب دادن
Undoubtedly بی شک، قطعاً
Popular محبوب، پرطرفدار
Thorough کامل، دقیق
Client موکل ، مشتری
Comprehensive جامع ، کامل
Defraud کلاهبرداری کردن از
Lesson 7
Postpone معوق کردن، به تاخیر انداختن
Consent رضایت دادن، موافقت کردن
Massive حجیم، بسیار بزرگ
Capsule جعبه یا روکش کوچک
Preserve سالم نگه داشتن، محفوظ کردن
Denounce محکوم کردن
Unique منحصر به فرد
Torrent سیلاب، سیل
Resent دلخور و ناراحت شدن، تنفر داشتن از
Molest اذیت کردن، آزار دادن
Gloomy تاریک، کم نور، غصه دار
Unforeseen پیش بینی نشده، غیر منتظره
Lesson 8
Exaggerate مبالغه کردن، غلو کردن
Amateur آماتور ، غیر حرفه ای
Mediocre معمولی، متوسط
Variety تنوع، تعداد
Valid معتبر ، موثق
Survive زنده ماندن، جان به در بردن
Weird عجیب، مرموز، اسرار آمیز
Prominent معروف، مهم، برجسته
Security امنیت ، ایمنی
Bulky حجیم، وسیع
Reluctant بی میل، بی رغبت
Obvious آشکار ، مشخص
Lesson 9
Vicinity حوالی، نزدیکی
Century قرن
Rage خشم، غضب
Document سند، مدرک
Conclude به پایان رساندن/رسیدن، نتیجه گرفتن
Undeniable غیر قابل انکار، مسلّم، قطعی
Resist ایستادگی یا مقاومت کردن، مانع شدن
Lack فاقد ... بودن
Ignore محل نگذاشتن به، توجه نکردن به
Challenge مبارزه، چالش، به مبارزه طلبیدن
Miniature مینیاتور ، مدل کوچک
Source منبع، مأخذ، منشأ
Lesson 10
Excel برتری داشتن
Feminine مونث، زنانه
Mount سوار شدن ، بالا رفتن
Compete رقابت کردن
Dread ترس، وحشت، ترساندن، ترسیدن
Masculine مذکر، مردانه
Menace تهدید
Tendency گرایش، تمایل
Underestimate دست کم گرفتن
Victorious فاتح ، پیروز
Numerous متعدد، بیشمار
Flexible قابل انعطاف
Lesson 11
Evidence مدرک، گواه، شاهد
Solitary تنها، گوشه گیر، انفرادی
Vision بینایی، دید، بصیرت
Frequent مرتب، مکرر
Glimpse نگاه اجمالی
Recent اخیر، تازه
Decade دهه
Hesitate تعلل کردن ، تردید کردن
Absurd مسخره، احمقانه
Conflict تضاد، درگیری
Minority اقلیت
Fiction خیال بافی، داستان
Lesson 12
Ignite شعله ور شدن/ساختن
Abolish مسنوخ کردن، لغو کردن
Urban شهری
Population جمعیت
Frank رک و راست، صاف و صادق
Pollute آلوده کردن
Reveal آشکار ساختن، برملا کردن
Prohibit ممنوع کردن، ممانعت کردن
Urgent اضطراری، ضروری
Adequate کافی، مناسب
Decrease کاهش یافتن/دادن
Audible قابل سمع، رسا
Lesson 13
Journalist روزنامه نگار
Famine قحطی، کمبود زیاد
Revive احیاء کردن، زنده¬کردن، به هوش آوردن
Commence شروع کردن/شدن
Observant مراقب، ناظر
Identify شناسایی کردن
Migrate مهاجرت کردن
Vessel کشتی، رگ
Persist ادامه یافتن/دادن، اصرار کردن
Hazy مه آلود، پردود، مبهم و نامشخص
Gleam شعاع نور، برق
Editor ویراستار
Lesson 14
Unruly نافرمان، غیرقانونی
Rival رقیب، حریف
Violent خشن، شدید
Brutal وحشی، بی رحم
Opponent مخالف، رقیب
Brawl دعوا، بحث
Duplicate کپی، کپی کردن
Vicious پست، بدجنس
Whirling چرخ خوردن، چرخیدن
Underdog بازنده
Thrust پرتاب کردن
Bewildered گیج، مبهوت
Lesson 15
Expand افزایش دادن، گسترش دادن
Alter تغییر دادن
Mature رسیده، بالغ
Sacred شایان احترام، مقدس
Revise بازبینی کردن، تجدید نظرکردن
Pledge متعهد شدن
Casual تصادفی، اتفاقی، بی توجه
Pursue دنبال کردن، تعقیب کردن
Unanimous هم رای، متفق القول
Fortunate خوش شانس
Pioneer پیشگام
Innovative تازه، نوین
Lesson 16
Slender لاغر، باریک و کشیده، اندک، جزئی
Surpass جلو زدن از، برتری یافتن بر
Vast عظیم، وسیع
Doubt شک کردن، شک
Capacity ظرفیت، گنجایش
Penetrate نفوذ کردن به
Pierce سوراخ کردن، پاره کردن
Accurate صحیح، دقیق
Microscope میکروسکوپ
Grateful ممنون، سپاسگزار
Cautious دقیق، محتاط
Confident مطمئن
Lesson 17
Appeal جاذبه، درخواست کردن، درخواست
Addict معتاد، وابسته
Wary مراقب، محتاط
Aware آگاه
Misfortune بدشانسی
Avoid دوری کردن از، اجتناب کردن از
Wretched اسفبار، فلاکت بار
Keg بشکه
Nourish تغذیه کردن
Harsh خشن، زمخت، شدید
Quantity مقدار
Opt انتخاب کردن، پسندیدن، برگزیدن
Lesson 18
Tragedy رخداد غم انگیز، نمایشنامه غمناک
Pedestrian عابر پیاده
Glance نگاه اجمالی
Budget بودجه
Nimble فرز، زرنگ
Manipulate دستکاری کردن
Reckless بی دقت، بی توجه، بی پروا، وحشی
Horrid ترسناک، هولناک
Rave پرت و پلا گفتن
Economical صرفه جو، اقتصادی
Lubricate روغن کاری کردن
Ingenious مبتکر، خلاق
Lesson 19
Harvest برداشت، درو
Abundant فراوان
Uneasy بی قرار، ناآرام، نگران، آشفته
Calculate محاسبه کردن
Absorb جذب کردن، مجذوب کردن
Estimate تخمین زدن، حدس زدن
Morsel لقمه، مقدار کم
Quota سهمیه، حصه
Threat تهدید
Ban ممنوع کردن، قدغن کردن
Panic ترس، وحشت
Appropriate مختص کاربردی خاص، مناسب
Lesson 20
Emerge ظاهر شدن، پدیدار شدن
Jagged دندانه دار، ناصاف، ناهموار
Linger باقی ماندن
Ambush کمین
Crafty حقه باز، حیله گر
Defiant نافرمان
Vigor قدرت، نیرو
Perish هلاک شدن، از بین رفتن
Fragile شکننده، ظریف
Captive زندانی، اسیر
Prosper رونق داشتن، کامروا شدن
Devour بلعیدن
Lesson 21
Plea درخواست، خواهش
Weary خسته
Collide برخورد کردن
Confirm تایید کردن
Verify تصدیق کردن، تایید کردن
Anticipate انتظار داشتن
Dilemma معضل، دوراهی
Detour مسیر انحرافی، جاده فرعی
Merit ارزش، شایستگی، خوبی
Transmit ارسال کردن، فرستادن
Relieve تسکین دادن، آسوده خاطر کردن
Baffle گیج و مبهوت کردن
Lesson 22
Warden نگهبان، زندانبان
Acknowledge اعتراف کردن
Justice عدالت، انصاف
Delinquent متخطی، مجرم
Reject رد کردن، نپذیرفتن
Deprive محروم کردن
Spouse زن یا شوهر، همسر
Vocation حرفه، شغل، کار
Unstable ناپایدار، متزلزل، بی ثبات
Homicide قتل ، آدمکشی
Penalize مجازات کردن
Beneficiary ذینفع، وارث
Lesson 23
Reptile خزنده
Rarely به ندرت، خیلی کم
Forbid ممنوع کردن، منع کردن
Logical منطقی، معقول، مستدل
Exhibit نمایش دادن، نشان دادن
Proceed پیش رفتن
Precaution اقدام احتیاطی، پیش بینی، دوراندیشی
Extract استخراج کردن، بیرون کشیدن
Prior قبلی ، پیشین
Embrace در آغوش کشیدن، بغل گرفتن
Valiant شجاع، دلیر، دلاور
Partial نسبی، جزئی
Lesson 24
Fierce وحشی، خشن
Detest تنفر داشتن از
Sneer تمسخر، مسخره کردن
Scowl ابرو در هم کشیدن، اخم کردن
Encourage تشویق کردن
Consider اندیشیدن، تلقی کردن
Vermin حشرات موذی
Wail فریاد بلند و طولانی
Symbol علامت، نشانه
Authority اختیار، اقتدار، صاحب نظر
Neutral بی طرف
Trifle مقدار کم، جزئی
Lesson 25
Architect معمار، طراح
Matrimony مراسم ازدواج، زندگی زناشویی
Baggage اثاثیه
Squander هدر دادن
Abroad خارج، در خارج
Fugitive فراری
Calamity فاجعه، مصیبت
Pauper مسکین، بینوا
Envy حسادت، مایۀ حسادت، حسادت کردن
Collapse فرو پاشیدن، متلاشی شدن، فروپاشی
Prosecute به دادگاه احضار کردن، ادامه دادن، دنبال کردن
Bigamy دوهمسری (دوزنی یا دوشوهری)
Lesson 26
Possible ممکن، شدنی
Compel وادار کردن، مجبور کردن
Awkward زمخت، دست¬وپا گیر، دست¬وپا چلفتی
Venture پروژۀ تجاری، جرات کردن، در معرض خطر قرار دادن
Awesome سهمگین
Guide راهنما، راهنمایی کردن
Quench پایان دادن، فرونشاندن
Betray خیانت کردن، لو دادن
Utter گفتن، فاش کردن، اظهار کردن
Pacify آرام کردن، ساکت کردن، آرامش دادن
Respond پاسخ دادن، واکنش نشان دادن
Beckon علامت دادن، جذب کردن
Lesson 27
Despite علیرغم، با وجود
Disrupt مختل کردن، آشفته کردن
Rash موج، شتاب زده و بی دقت
Rapid سریع، تند
Exhaust تخلیه کردن، به کار بردن، خسته کردن
Severity سخت گیری، شدت، خشونت
Feeble ضعیف
Unite به هم پیوستن، یکی شدن
Cease پایان دادن
Thrifty صرفه جو، اقتصادی
Miserly خسیس
Monarch پادشاه
Lesson 28
Outlaw متمرد، یاغی، تبهکار، غیرقانونی اعلام کردن
Promote ارتقاء دادن، ترویج کردن
Undernourished مبتلا به سوء تغذیه
Illustrate نشان دادن
Disclose آشکار کردن، برملا ساختن
Excessive بسیار زیاد، بیش از حد لازم
Disaster فاجعه
Censor سانسورچی، سانسور کردن
Culprit خطاکار
Juvenile جوان، جوان مآبانه
Bait طعمه، طعمه گذاشتن
Insist پافشاری کردن، اصرار کردن
Lesson 29
Toil زحمت، زحمت کشیدن، به سختی حرکت کردن
Blunder خطا، اشتباه، اشتباه کردن، تلو تلو کردن، تپق زدن
Daze گیج و مبهوت کردن
Mourn سوگواری کردن
Subside فروکش کردن
Maim معلول کردن
Comprehend درک کردن
Commend تحسین کردن، تحویل دادن
Final نهایی، تعیین کننده
Exempt مستثنی، مستثنی کردن
Vain بیهوده، مغرور
Repetition تکرار
Lesson 30
Depict به تصویر کشیدن، توصیف کردن
Mortal فانی، انسانی، کُشنده
Novel جدید، عجیب، رمان
Occupant ساکن، مقیم، سرنشین
Appoint انتخاب کردن
Quarter ناحیه، بخش، اسکان، اسکان دادن
Site مکان، موقعیت
Quote نقل قول کردن، نقل قول، قیمت گذاری
Verse آیه، بیت
Morality اخلاق، فضیلت، اصول اخلاقی
Roam سرگردان بودن، پرسه زدن
Attract جذب کردن
Lesson 31
Commuter مسافر درون شهری
Confine حبس کردن
Idle بیکار، تنبل، بی دلیل، هدر دادن (وقت)
Idol بت
Jest شوخی، خنده، تمسخر، به شوخی گرفتن، مسخره کردن
Patriotic میهن پرست
Dispute مخالفت کردن، بحث
Valor دلیری، شجاعت
Lunatic دیوانه، مجنون، بسیار احمق
Vein خلق و خو، سیاهرگ، شکاف، درز
Uneventful بی واقعه
Fertile حاصل خیز، پربار، پرمحصول
Lesson 32
Refer ارجاع دادن، اشاره¬کردن، مراجعه کردن
Distress بدبختی، گرفتاری، ناراحت و پشیمان کردن
Diminish کاهش دادن/یافتن
Maximum حداکثر، بیشینه
Flee گریختن، متواری شدن
Vulnerable آسیب پذیر
Signify نشان دادن
Mythology اسطوره شناسی، اساطیر
Colleague همراه، همکار
Torment شکنجه دادن، ناراحت کردن، شکنجه
Provide فراهم کردن
Loyalty وفاداری
Lesson 33
Volunteer داوطلب، داوطلب شدن
Prejudice تبعیض
Shrill گوش خراش
Jolly شاد، سرزنده
Witty شوخ طبع، شوخ طبعانه
Hinder مانع شدن
Lecture سخنرانی، سرزنش، نکوهش کردن
Abuse سوء استفاده کردن از، نادرست
Mumble من من کردن
Mute بیصدا، ساکت
Wad توده
Retain نگه داشتن، حفظ¬کردن، استخدام کردن
Lesson 34
Candidate نامزد
Precede آمدن پیش از، قرار گرفتن پیش از
Adolescent جوان، نوجوان
Coeducational مختلط
Radical افراطی، اصولگرا
Spontaneous خودجوش، طبیعی، فی البداهه، بدون تمرین
Skim از بالا برداشتن، شتاب زده خواندن
Vaccinate واکسینه کردن
Untidy نامرتب
Utensil وسیله، ابزار
Sensitive حساس
Temperate معتدل، ملایم
Lesson 35
Vague مبهم، نامشخص
Elevate بالا بردن
Lottery بخت آزمایی، قرعه کشی
Finance امور مالی، تامین بودجه کردن
Obtain به دست آوردن، مورد استفاده بودن
Cinema سینما، تصویر متحرک
Event واقعه، رخداد، نتیجه، پیامد
Discard دور انداختن
Soar به بالا یا در ارتفاع بالا اوج گرفتن
Subsequent بعدی
Relate گفتن، نقل کردن، ربط دادن
Stationary ثابت، بی حرکت
Lesson 36
Prompt سریع، به موقع، فوری، باعث شدن، یادآوری کردن
Hasty سریع، شتاب زده
Scorch سوزاندن، شکاندن، سرزنش کردن
Tempest طوفان، آشفتگی
Soothe آرام کردن، ساکت کردن، آرامش دادن
Sympathetic همدرد، موافق
Redeem باز خرید کردن، فک رهن کردن، انجام دادن، جبران کردن
Resume از سر گرفتن، ادامه دادن
Harmony هماهنگی
Refrain باز داشتن
Illegal غیرقانونی، خلاف قانون
Narcotic ماده مخدر
Lesson 37
Heir وارث
Majestic با شکوه، عظیم، شریف، با عزت، ملوکانه
Dwindle کاهش یافتن، تحلیل رفتن
Surplus مازاد، اضافی
Traitor خائن، خیانت کار
Deliberate عمدی، شمرده و آرام
Vandal خرابکار
Drought خشکسالی، کم آبی
Abide پایبند بودن، وفادار ماندن، اقامت داشتن، تحمل کردن
Unify متحد کردن
Summit بالاترین نقطه، نوک، قله
Heed توجه کردن به، توجه
Lesson 38
Biography زندگینامه
Drench خیس کردن، خیساندن
Swarm گروه، دسته، فوج، دسته جمعی پرواز یا حرکت کردن
Wobble تلو تلو خوردن، لمبر خوردن
Tumult سروصدا، آشوب، بی نظمی، آشفتگی
Kneel زانو زدن، به زانو افتادن
Dejected غمگین، افسرده
Obedient مطیع، فرمانبر
Recede به عقب رفتن، تو رفتن، عقب نشینی کردن
Tyrant حاکم ظالم، ارباب ظالم، حاکم مطلق
Charity صدقه، موسسۀ¬خیریه، ملاطفت، گذشت
Verdict حکم، قضاوت
Lesson 39
Unearth حفر کردن، کشف کردن، پی بردن
Depart دور شدن، ترک کردن، روی گرداندن از، تغییر دادن، فوت کردن
Coincide هم زمان یا هم مکان بودن، تطابق داشتن، هماهنگ بودن
Cancel لغو کردن
Debtor بدهکار
Legible خوانا
Placard پلاکارد، پوستر
Contagious واگیردار، مسری
Clergy روحانی، روحانیون
Customary مرسوم، معمول
Transparent شفاف
Scald (با بخار یا مایع داغ) سوزاندن، تا نقطه جوش حرارت دادن
Lesson 40
Epidemic شیوع، همه گیری، فراگیر
Obesity چاقی مفرط
Magnify بزرگ نمایی کردن
Chiropractor طبیب مفصلی
Obstacle مانع، گیر
Ventilate تهویه کردن، علناً بحث کردن
Jeopardize به خطر انداختن
Negative منفی
Pension مستمری
Vital حیاتی، ضروری، کُشنده
Municipal شهری، مربوط به شهرداری
Oral شفاهی
Lesson 41
Complacent از خود راضی
Wasp زنبور بی عسل
Rehabilitate بازسازی کردن، احیاء کردن، توان بخشی کردن
Parole آزادی¬مشروط، با قید و شرط آزاد کردن
Vertical عمودی
Multitude تعداد زیاد، جماعت
Nominate نامزد کردن
Potential امکان، توانایی
Morgue سردخانه، آرشیو
Preoccupied دل مشغول
Upholstery رو مبلی
Indifference بی تفاوتی، بی توجهی
Lesson 42
Maintain حفظ کردن، ارائه دادن، حمایت کردن از
Snub سرد و با تمسخر رفتار کردن، برخورد سرد
Endure تحمل کردن، متحمل شدن
Wrath خشم، غضب
Expose باز گذاشتن، نپوشاندن، بی حفاظ گذاشتن، فاش کردن، علناً نشان دادن
Legend افسانه، داستان
Ponder به دقت بررسی کردن
Resign استعفا دادن، تسلیم شدن، واگذار کردن
Drastic حاد، شدید، اساسی
Wharf اسکله
Amend اصلاح کردن، تغییر دادن
کاری از سینا شیرالی